سفارش تبلیغ
صبا ویژن

چکامه های نایاب
 
قالب وبلاگ

جفای زندگی آفتاب امیدم غروب کرد جامه سیاه تنم را پوشید دست نوازشگر آفتاب کوتاه شد غبار شب

جفای زندگی
آفتاب امیدم غروب کرد
جامه سیاه تنم را پوشید
دست نوازشگر آفتاب کوتاه شد
غبار شب" سهل انگاری را پاشید
چه پر بارست چشمانم
ز شبنم یخ و بی پروا
که میکشد از سلول هایم
نور و گرمای خورشید
اه
اه که توان نیست تا فردایم
نرسیدم به خواست و آرزو هایم
استخوانم منجمد گشته اند ز زشتی ها
شمال نا امیدی برد" خون ز رگ هایم
اه
اه که سقف دل میریزد عرق غم
ز آتش که در آن سوزان است
آب خوشبختی نمیرسد
در آن دلی که همیش ویران است
چشم غرق است در ساحل پر آب
لیک
لبم تشنه یک قطره باران است
پاهایم میخکوب اند در سختی روزگار
غصه ها تا کی در اطرافم به دوران است

اشک تا کی ز دیده بر کند
زهر ستم کوش این دنیا را
تقدیر با ما همراهی نکرد
هوار کرد با جفای دیگران این دل بی صدا را
هر چه ناله کردم
جز صدایم به گوشم چیزی نریسد
اه که بی عدالتی سوخت مرا
قلبم و دلم آبله باران است

اه که بی عدالتی سوخت مرا
قلبم و دلم آبله........... باران است

سارا نایاب

14.02.2015


[ دوشنبه 93/12/18 ] [ 5:41 عصر ] [ سارا نایاب ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By SibTheme :.

درباره وبلاگ

موضوعات وب
آرشیو مطالب
امکانات وب


بازدید امروز: 0
بازدید دیروز: 11
کل بازدیدها: 29249