چکامه های نایاب | ||
چشمت خواب گاه همگان شد جز من .. در نیمه شبان
لبت سخن سرای این و آن شد جز من....پیوسته عیان به باد وقتی میفرستی بوسه در بیابان ....چون باد صبا جامه گل در تن... عامیان شد جز من..هر وقت و زمان سرودی غزلی و شیوای عشق گشتی....در موسم گل سر مشق شعرت" دیگران شد جز من.. افسوس و بدان درعشرت شب هایت" قلب من میلرزید..چون برگ درخت در جام دستت" خمرساقیان شد جز من....همواره مدام منم تشنه یی" دیدار و سرو و قامتت......چشمی بنما لبت آب کوثر برای یاران شد جز من...در نیمه شبان منم ستارایی که میچرخم به دور قمرت.... یوسف من رخت به.. همه ماه تابان شد جز من...گشتم چو خزان گل وفایت..... را همه یادگاری دارند.... جز خسته دلم عشقت به همه خسرو خوبان شد جز من ....بی پرده نهان منم آن بیمار بی درمان نگاهی کاذبت ....آگاه ز رموز دستت به درد همه درمان شد جز من.....گشتم به فغان حاصل عشقت" جز درد چیزی دیگر نبود.. از روز ازل ساحل عشقت روان جویباران شد جز من..پیش همه گان من کردم چشمانم را فرش راه و قدمت..تا روشنی داشت حیف سجده ات در پای رقیبان شد جز من .شرمت باد از ان چشمت خواب گاه همگان شد جز من .... در نیمه شبان لبت سخن سرای این و آن شد جز من....پیوسته عیان سارا نایاب 26.06.2014 [ یکشنبه 93/8/4 ] [ 8:33 عصر ] [ سارا نایاب ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |